منوی اصلی
موضوعات وبلاگ
وصیت شهدا
وصیت شهدا
لينک دوستان
پيوندهاي روزانه
نويسندگان
درباره

به وبلاگ من خوش آمدید سلام من یک بسیجی هستم امیدوارم دراین جنگ نرم)سایبری موفق باشم وازدوستانی که نظر می دهند ممنونم
جستجو
مطالب پيشين
آرشيو ماهانه
کاربردی

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 4
بازدید ماه : 149
بازدید کل : 2736
تعداد مطالب : 85
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1

بسیج وفرهنگ عاشورا
آیه قرآن تصادفی





ابر برچسب ها
مراسم عزاداری شب ششم محرم الحرام سال 1393 با مداحی حاج محمود کریمی در هیات رایه العباس (ع) شمیرانات به صورت صوتی در ادامه مطلب آماده دانلود میباشد.

دانلود شب ششم محرم 93 حاج محمود کریمی امام زاده علی اکبر چیذر /دانلود کامل مداحی امام زاده علی اکبر چیذر حاج محمود کریمی

 




برچسب ها :

موضوع :
ششم محرم , ,

مصيبت‏ حضرت قاسم (ع) 

تواريخ معتبر اين قضيه را نقل كرده ‏اند كه در شب عاشورا امام عليه السلام اصحاب خودش را در خيمه ‏اى‏«عند قرب الماء»جمع كرد.معلوم مى‏ شود خيمه‏ اى بوده است كه آن را به مشكهاى آب اختصاص داده بودند و از همان روزهاى اول آبها را در آن خيمه جمع مى‏ كردند.امام اصحاب خودش را در آن خيمه يا نزديك آن خيمه جمع كرد.آن خطابه بسيار معروف شب عاشورا را در آنجا امام القاء كرد،كه حالا آزاديد(آخرين اتمام حجت‏به آنها).

 




برچسب ها :

موضوع :
ششم محرم , ,

قاسم بن حسن بن على بن ابيطالب

قاسم بن حسن برادر پدر و مادرى همان ابوبكر بن حسن است كه بيش از او كشته شد. ابومخنف به سندش از حميد بن مسلم (كه خبرنگار لشكر عمر بن سعد است ). روايت كرده كه گفت : از ميان همراهان حسين عليه السلام پسرى كه گويا پاره ما بود به سوى ما بيرون آمد، و شمشيرى در دست و پيراهن و جامه اى بر تن داشت و نعلينى بر پا كرده بود؟ بند يك از آن دو بريده شده بود، و فراموش نمى كنم كه آن نعل چپش بود.
عمرو بن سعيد بن نفيل (80) ازدى كه او را ديد گفت : به خدا سوگند هم اكنون بر او حمله آرم . بدو گفتم : سبحان الله تو از اين كار چه مى خواهى ؟ همانهايى كه مى نگرى از هر سو اطرافشان را گرفته اند، تو را از كشتن او كفايت كنند، گفت : به خدا سوگند من شخصا بايد به او حمله كنم ، اين را گفت و بى درنگ بدان پسر حمله برد و شمشير را بر سرش فرود آورد، قاسم به رو درافتاد و فرياد زد: عمو جان ! و عموى خود را به يارى طلبيد.

 




برچسب ها :

موضوع :
ششم محرم , ,

«اِنْ تَنْكرُوٌني فَانَا اْبنُ الْحَسَنِ»

ای کوفیان عهد شکن

اگر مرا نمی‌شناسید، امّا من شما را خوب می‌شناسم. شما هم سیرتان کسی  هستید که، در کوچه‌ی بنی‌هاشم، صورت مادرمان(سلام‌الله‌علیها) را به کبودی نشانید.

پدرم حسن بن علی(علیه‌السلام) از حادثه کوچه بنی هاشم بود که زود به پیری نشست و موهایش در جوانی سفید شد. آخر دستان او در دستان مادرمان فاطمه بود که نانجیب سیلی به صورتش زد. و اگر پدرم نبود سیّده‌ی زنان عالم راه به خانه گم کرده بود.

 




برچسب ها :

موضوع :
ششم محرم , ,
فتح خون

فتح خون

 

 فصل ششم:  ناشئه الیل

راوی

اینك زمین در سفر آسمانی خویش به عصر تاسوعا رسیده است و خورشید از امام اذن گرفته كه غروب كند . دیگر تا آن نبأ عظیم ، اندك فاصله ای بیش نمانده است و زمین و آسمان در انتظارند . فرات تشنه است و بیابان از فرات تشنه تر و امام از هر دو تشنه تر. فرات تشنه مشكهای اهل حرم است و

 




برچسب ها :

موضوع :
ششم محرم , ,


صفحه قبل 1 صفحه بعد
Untitled Untitled Untitled